کاربرد هوش هیجانی و آثار مهم آن در زندگی و کار - قسمت دوم

قسمت دوم


یکی از ویژگی‌های افراد با هوش هیجانی بالا، کنترل، به تاخیر انداختن یا از بین بردن تکانه‌ها یا همان فشارهایی است که مانع رسیدن به اهداف می‌شوند. آنهایی که هوش هیجانی بالا دارند، به ندرت نگرش و اهداف بلندمدشت خود را رها می‌سازند. کنترل حالت روانی برای هر فردی غیرممکن است؛ اما می‌تواند زمانی را که فرد در آن وضعیت روانی خوب یا بد قرار دارد، تحت کنترل داشته باشد. تعادل میان این دو حالت روانی، نحوه و سرشت زندگی را پایه‌گذاری می‌کند.

افراد باهوش هیجانی بالا قادرند از هر دو حالت روانی خویش (ثبات روانی- تنزل روانی) در شرایط مناسب استفاده کنند. اگر این گونه افراد در مواجهه با فرد خاصی عصبانی شوند یا بخواهند ابراز انزجار کنند، به راحتی می‌توانند شرایط را به سمت جنبه مثبت تغییر دهند. این افراد به جای تخلیه خشم، توجه خود را معطوف به خونسردی و حفظ آرامش می‌کنند و غضب خود را فرو می‌برند. این نوع توانایی برای کنترل و تغییر شرایط، موجب می‌شود از آثار زیانبار اضطراب و افسردگی ناشی از آن در امان باشید.
بهبود روابط خود با دیگران
چرا برخی افراد در مقایسه با سایرین به نظر می‌رسد در کارشان موفق‌ترند؟ علت واقعی آن چیست؟ آیا به شانس افراد بستگی دارد؟
با بررسی اولیه، عامل اصلی برتری این فرد نسبت به دیگران، به هوش هیجانی ارتباط پیدا می‌کند. هوش هیجانی که غالبا آن را ضریب هیجانی نیز می‌نامند، به مجموعه‌ای از توانایی‌هایی اطلاق می‌شود که موجب بهبود روابط شما با خود و دیگران می‌شود.
هوش معمولی یا همان IQ ذاتی و ثابث است؛ اما هوش هیجانی، اکتسابی و دست‌یافتنی است و انسان‌ها قادرند مهارت‌های افزایش آن را بیاموزند. ویلیام بنیس، نویسنده مشهور بین‌المللی و کارشناس رهبری سازمان می‌گوید: «یافته‌های مطالعاتم نشان می‌دهد در تعیین رهبری سازمان، نقش هوش هیجانی در مقایسه با هوش شناختی بارزتر است». وی در ادامه می‌گوید: «هوش شناختی زیربنای همه قابلیت‌ها و پیشرفت‌هایی شناخته می‌شود که در یک زمینه یا شغل خاص باعث موفقیت می‌شود؛ ولی هیچ‌گاه از شما یک ستاره نمی‌سازد. در حالی که هوش هیجانی قادر به انجام این کار است».
قابلیت‌های هوش هیجانی
دکتر دانیل گلمن در پژوهشی که در رابطه با حدود 200 سازمان بزرگ جهانی انجام داد، متوجه شد که هرچند ویژگی‌های متعارف مانند هوش، استقامت، اراده و چشم‌انداز، لازمه مدیریت و رهبری اثربخش هستند، اما این ویژگی‌ها برای تضمین موفقیت یک رهبر، کافی به نظر نمی‌‌آیند. او به این نتیجه رسید که برای موفقیت در رهبری، برخوردار بودن مدیر از هوش هیجانی، قابلیتی بسیار مهم و لازم است.
مدیران عالی از هوش هیجانی بالایی برخوردارند
یافته‌های جدید نشان می‌دهد عملکرد کارکنانی که دارای وجدان کاری و احساس وظیفه‌شناسی بالایی هستند، اما فاقد هوش هیجانی و اجتماعی هستند، در مقایسه با کارکنان مشابهی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، ضعیف‌تر است. به‌طور میانگین کارکنان برتر، 27 درصد بیشتر نسبت به کارکنان مشابه خود از قابلیت‌های شناختی برخوردارند. این گروه نسبت به کارکنان دیگر 53 درصد بیشتر صلاحیت اجتماعی و هیجانی دارند.
مدیران و رهبرانی که عملکرد عالی دارند، نسبت به سایر مدیران از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند.